سوال؟
سوال – تا زمانی که به سخنان ائمه و روحانیون گوش می دهم آرام میشوم ولی وقتی به زندگی و مشکلات تمام نشدنی آن بر می گردم می بینم که این سخنان فقط زیباست و تنها از راه خلاف می شود مدت کوتاهی زندگی کرد . می خواهم خودم را به سیم آخر بزنم ولی خلافکاری هم بلد نیستم . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – اگر می خواهید خودتان را به سیم آخر خلافکاری بزنید از این طرف به سیم آخر بزنید که کار صلاح انجام بدهید . خودتان را به سیم آخر در سعادت بزنید نه سیم آخر در شقاوت . شما کدام پیشرفت و دست آورد ارزشمندی را بدون زحمت بدست می آورید ؟ بنا نیست که ما بی زحمت به جایی برسیم . مهم این است که نتیجه ی زحمت ما چیست ؟ انسانی که سراغ کار پر پیچ و خم گناه می رود ، فکر می کنید که زحمت نمی کشد ؟ اتفاقا سختی که او دارد می کشد خیلی بیشتر است منتها ناپیدا است . شخصی که در مسیر مثبت حرکت میکند سختی پیدایی را دارد و آرامش پنهانی را دارد ولی دیگری آرامش قشنگ ظاهری را دارد و سختی پنهانی را دارد . این ها را بپذیریم . با این نوع نگاه یعنی حرکت مطالعاتی که عرض کردم ، حرکت کنیم . کافی است که این عزیز ما سوال بکند که مشکلات یعنی چه ؟ مشکلات چه نقشی را برای ما ایفا می کند ؟ ممکن است که این چیزهایی که بنظر او مشکل است ، اصلا مشکل نباشد . نوع نگاه ما هست که مشکل آفرینی می کند . امیر المومنین می فرماید : ضعف ما است که ما آنرا به مشکلات تعبیر می کنیم . اگر منظور ما مشکل بیرونی است که آن دست من نیست ، اینجا میگویم چه کنم ؟ احساس ضعف می کنم و میگویم چون دست من نیست باید شکست بخورم . و باید دفاع منفی داشته باشم . ولی اگر بگویم که آن مشکلی که در بیرون می بینم حاکی از ضعف من است . ضعف خودم را برطرف می کنم . ما اگر ضعف جسمی داشته باشیم فیزیوتراپی نمی رویم ؟ این عصب خشک شده ضعیف شده ماهیچه ضعیف شده است ، چقدر فیزیوتراپی می رویم ؟ این قدر به آن نرمش و ورزش می دهیم تا قوتش برگردد و قوی بشود . الان چندین برابر بار روز اول بار برمی دارد . بار چند برابر شد ، چرا من احساس نگرانی نمی کنم؟ چون خودم را تقویت کردم . ما همانطوری که در مسائل جسمی نیاز به تقویت جسمی داریم و احتیاج به فیزیوتراپی داریم ، در مسائل روحی هم باید فیزیوتراپی کنیم . فضای عبادات فیزیوتراپی های روحی است . یعنی نگاه صحیح و منطقی به عبادات کردن این است که این عبادات بستر تقویت های روحی است . و ما باید قوای درونی خودمان را سامانه ی درستی به آن بدهیم . نماز برای این است . ان الصلاه عن الفحشا و المنکر یعنی نماز به او قدرتی می دهد که سراغ بدی ها نمی رود . نه اینکه بدی ها برایت خیلی قشنگ است و به زور سراغش نمی روی ، خیر . بقدری که نورانیت درون داشته باشی و نوع نگاهت هم درست باشد ، اصلا به گناه گرایش نداری . ترک گناه برای بعضی ها سخت است . در اینجا انجام گناه برای بعضی ها سخت میشود. یعنی معرفت او را به جایی می رساند که انجام گناه برایش زجرآور و درد آور است . حالا آیا بهتر نیست که انسان در مسیر زندگی راهی را برود که خیرات ،مصلحت ، رشد ، ترقی او و لذت های دنیا و آخرت او را تامین کند ؟ راه سعادت لذت دنیا را از او نمی گیرد و به گفته ی قرآن ، انسان بهره های دنیایی را هم می برد .