مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها آران وبیدگل

  • فهرست مطالب 
  • تماس  

با کاروان حسین .روز ششم

11 آبان 1393 توسط aran

اى ابا عبد الله الحسين من به درگاه خدا تقرب مى ‏جويم

و به درگاه رسولش و بحضرت امير المؤمنين و حضرت فاطمه و حضرت حسن و به حضرت تو قرب مى ‏طلبم بواسطه محبت و دوستى تو

دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجري قمري 1. در اين روز عبيداللّه‏ بن زياد نامه‏اي براي عمر بن سعد فرستاد كه:

من از نظر نيروي نظامي اعم از سواره و پياده تو را تجهيز كرده‏ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو

را براي من مي‏فرستند. 2. در اين روز “حبيب بن مظاهر اسدي” به امام حسين عليه‏السلام عرض كرد: يابن رسول اللّه‏! در

اين نزديكي طائفه‏اي از بني اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من به نزد آنها بروم و آنها را به سوي شما دعوت نمايم.

امام عليه‏السلام اجازه دادند و حبيب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترين ارمغان را برايتان

آورده‏ام، شما را به ياري پسر رسول خدا دعوت مي‏كنم، او ياراني دارد كه هر يك از آنها بهتر از هزار مرد جنگي است و

هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسليم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشكري انبوه محاصره كرده است،

چون شما قوم و عشيره من هستيد، شما را به اين راه خير دعوت مي‏نمايم… . در اين هنگام مردي از بني‏اسد كه او را

“عبداللّه‏ بن بشير” مي‏ناميدند برخاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت مي‏كنم و سپس رجزي حماسي


خواند: قَدْ عَلِمَ الْقَومُ اِذ تَواكلوُا وَاَحْجَمَ الْفُرْسانُ تَثاقَلُوا اَنِّي شجاعٌ بَطَلٌ مُقاتِلٌ كَاَنَّنِي لَيثُ عَرِينٍ باسِلٌ “حقيقتا اين گروه آگاهند ـ


در هنگامي كه آماده پيكار شوند و هنگامي كه سواران از سنگيني و شدت امر بهراسند، ـ كه من [رزمنده‏اي] شجاع، دلاور

و جنگاورم، گويا همانند شير بيشه‏ام.” سپس مردان قبيله كه تعدادشان به 90 نفر مي‏رسيد برخاستند و براي ياري امام

حسين عليه‏السلام حركت كردند. در اين ميان مردي مخفيانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردي بنام “ازْرَق” را با

400 سوار به سويشان فرستاد. آنان در ميان راه با يكديگر درگير شدند، در حالي كه فاصله چنداني با امام حسين

عليه‏السلام نداشتند. هنگامي كه ياران بني‏اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاريكي شب پراكنده شدند و به قبيله خود

بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد. حبيب بن مظاهر به خدمت امام عليه‏السلام

آمد و جريان را بازگو كرد. امام عليه‏السلام فرمودند: “لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ” (بحارالانوار، ج44، ص386.)

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مشاور شما لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مشاور شما
  • خبر ما
  • دست نوشته
  • مناسبت ها
  • معرفی پایان نامه و مقالات
  • ادبی
  • علمی
  • اهلبیت
  • معرفی کتاب و نرم افزار
  • پند عارفان
  • اخلاقی
  • احکام
  • پزشکی
  • تفسیر قران
  • مسابقه
  • برداشت آزاد

نمایش بازدیدکنندگان

آمارگیر وبلاگ

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

کاربران تصادفی

آمار

  • امروز: 8
  • دیروز: 340
  • 7 روز قبل: 1045
  • 1 ماه قبل: 2644
  • کل بازدیدها: 125395
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس