موضوع: کل یومٍ عاشورا وکل ارضٍ کربلا
ge: FA;” lang="FA"> روز عاشورا،روز پیروزی خون بر شمشیر،روز بزرگ فدا شدن به عشق یار، روز قرمز تاریخ؛ وکربلا سرزمین بلا ،منزلگاه این روز بود*
در روز دهم محرم که مشهور به عاشورا است،کسانی که با بهترین خلق خدا عهد و پیمان بسته و به ظاهر مسلمان شده بودند،همانهایی که در رکاب مصطفی (رحمة للعالمین) شمشیرهایشان را همیشه آماده نگاه میداشتند، سبط کوچکش را از قفا سر بریدند، حسینش را،عزیزدلش،نور دیده وبصرش را تشنه لب شهید کردند* آنها امام زمانشان وجوانان بنی هاشم را بی آنکه دلی بلرزد، به باد شمشیر گرفته و اهل بیتش، که اهل بیت رسول خدا بودند را میهمان تازیانه کرده وبه اسارت بردند*
خدای من چه حکایت عجیبی ست، مگر میشود انسان روزی با خدا باشد وروز دیگر سوار بر مرکب شیطان شود؛کمی که تأمل می کنم،میبینم آری شدنی است، بد نیست کمی به خودمان بیاییم*به این فکر کنیم که اگر آنها با امام عصرشان چنین جفایی کردند،ما چگونه با امام زمانمان رفتار کردیم؟ آیا به یاری اش شتافتیم؟ آیا زمانی که ندا میدهد “هل من ناصراً ینصرنی” جان را آماده فداشدنش میکنیم؟
آه خدایا چقدر انسان فراموش کاراست “حسین حسین"میگوید،آنگاه مهدی حسین را فراموش کرده؛برای حسین گریه میکند ولی از گریه ی مهدی حسین شرمگین نمی شود! بد نیست بیاد بیاوریم “کل یوم ٍعاشورا وکل ارضٍ کربلا"*این جمله ی زیبا، مصداق امروزماست که مهدی فاطمه دربینمان غریب و تنها مانده ؛ همانگونه که حسین فاطمه در کربلا فریاد “یا قلة ناصرا” سرداد*
مهدی جان مارا ببخش که زرق و ورق دنیا هوش از سرمان برده وما را مست خود ساخته است که نمیتوانیم صدایت رابشنویم و به ندایت لبیک گوییم*ای مردم بیایید فراموش نکنیم که آن روز سپاهیان یزید شکمهایشان از حرام پر بود وصدای حق را نمی شنیدند،همانگونه که در این زمانه برخی حق را می بینند ومی شنوند ونادیده ونشنیده میگیرند*این افراد همچون سپاه یزید همسفره شیطان شده اند وحاکم بی چون وچرای مغزشان شیطان وهوسرانی آنهاست*
آیا دیگر وقت آن نشده که به پا خیزیم تا به گمراهی کشیده نشویم؟باید عقل و چشم دل خود را بیدار و باز نگاه داریم تا ناخواسته و ندانسته روزی همچون عاشورا و سرزمینی چون کربلا تکرار نشود*
یادمان نرود که غریبی مهدی از غریبی حسین هم بسی سخت تر و درد ناک تر است چرا که حسین همراه اهل بیتش بود ولی مهدی اش تنهاست تنهای تنها*