فشارمشكلات زندگي
مشكلات زندگي بر من فشار آورده بود. خسته شده بودم. ميخواستم از زير بار تعدادي از مسئوليتهايم رها شوم. نميدانستم چهكاری بايد انجام بدهم. سرانجام تصميم گرفتم موضوع را با واحد مشاورة مدرسه در ميان بگذارم.
خانم مشاور بعد از شنيدن صحبتهايم در جوابم ابتدا با بيان روايتي از مولاي متقيان اميرالمؤمنين علي(ع) كه مي فرمايد: «إِنَّكَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنَّكَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ. 1اگر صبر كني مقدّرات الهي بر تو جاري ميشود و
اجر خواهي برد و اگر بيتابي كني باز هم مقدّرات الهي بر تو جاري ميشود ولي پاداش نخواهي داشت.» از من خواست در برابر سختيها صبور باشم. زيرا بنابر آية «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ…2 » خداوند از هر كسي به اندازه توانايي او توقع
دارد و اگر سختي و رنجي برما وارد ميشود قطعاً توان آن را داريم و نيكيهاى هر كس به سود او و بديهايش به زيان خود او است. او اضافه كرد: حوادث و پيشآمدها به تنهايي باعث خوشبختي و بدبختي نميشوند، بلكه شيوه عكسالعمل نشان دادن در مقابل حوادث است كه احساسات خوب يا بد را در ما ايجاد ميكند. بشر ميتواند تمام مصائب و بلاهاي جهان را با خونسردي تحمل كند. شايد حتي تصور اين نكته هم براي شما دشوار باشد؛ ولي برخلاف آنچه فكر ميكنيد به قدري نيرو و استعداد نهفته در وجود شما است كه هر وقت بخواهيد از آنها استفاده كنيد به سرعت ظاهر ميشوند شما بيش از آنچه تصور ميكنيد صاحب قدرت هستيد. نميدانيد زمانی كه بشر بخواهد حوادث را پذيرفته يا فراموش كند اين كار با چه سرعتي حيرتآور ميسر ميگردد. در زندگی با حوادث و وقايع ناگواري روبرو ميشويم كه همين حال را دارند. در اينجا راه با ما است كه يا اين حوادث را چارهناپذير دانسته و خود را با آنها سازش دهيم يا با قيام وطغيان بر ضد آن زندگي را بر خود تلخ ساخته و عاقبت گرفتار اختلالات عصبي گرديم.
هر چه در مقابل حوادث چارهناپذير خشونت به خرج داده بر ضدش قيام كنيم نه تنها قادر به تغيير آن نخواهيم بود، بلكه باعث تشديد آن شده و خود به خود باعث تغييراتي در خود ميشويم. صحبتهاي خانم مشاور خيلي دلنشين بود؛ امّا من هنوز سردرگم بودم.خانم مشاور كه متوجة حال من شده بود دوباره با استناد به آية«وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ3 و در حوادثى كه برايت
رخ ميدهد شكيبا و بردبار باش كه صبر در بلا و مصيبت دليل بر همت بلند و از عزم ثابت شخص است.» گفت: دنيا محل سختي كشيدن است. خداوند آسايش و راحتي را بعد از تحمل سختيها به ما عطا خواهد كرد؛ پس همه بايد با حوادث چاره ناپذير كنار بياييم و هرگز نگراني به خود راه ندهيم.
بعد خانم مشاور براي روشنتر كردن صحبتهايش از حكايتي استفاده كرد: روزي يكي از اولياء خدا از خياباني ميگذشت. جواني را ديد كه كنار مغازه بقالي ايستاده و با نور چراغ آن مغازه مطالعه كرده، گاهي هم صاحب مغازه به او تندي ميكند. آن شخص دلش به حال جوان ميسوزد. او را صدا ميزند و انگشترش را به او ميدهد و ميگويد اين را بگير و به آب بزن ، روغن چراغ ميشود براي مطالعه ميتواني از آن استفاده كني. جوان اين كار را انجام ميدهد تا اينكه روزي به ذهنش ميرسد به بقية همدرسيهايش با قيمت كمتر روغن چراغ بفروشد. او اين كار را آنقدر ادامه داد تا از درس خواندن باز ماند. مغازهاي در خيابان گرفت و مشغول روغن چراغ فروشي شد. روزي صاحب انگشتر از همان خيابان عبور ميكرد، او را در حال روغن فروشي ديد. خيلي متأثّر شد كه خواسته بود با محبتش به او خدمتي نموده باشد؛ ولي او را از سعادت تحصيل دانش مفيد محروم ساخته و به شغلي بسيار كم ارزشتر از كسب علم وادار نموده بود.
سپس خانم مشاور گفت: خداوند نسبت به بندگانش از هر كسي مهربانتر است و هر چه براي آنها مقدر مينمايد، عين صلاح و خيرخواهي او خواهد بود؛ زيرا اگر غير از آنچه برايشان مقدر كرده چيز ديگري صلاحشان ميبود، قدرت داشت برايشان مقدر كند. پس اگر براي آنها كاري را مقدر نكرده خير و صلاحشان را در آن نمي ديده چون خدا صلاح هر كس در هر چيزي بوده آن را به او داده است؛ بنابراين ما انسانها بايد شاكر خداوند و راضي به دادههايش باشيم.
در آخر خانم مشاور چند نكته عملي براي رفع خستگيام بيان كرد:
- سعي كن در ضمن كار با آزاد كردن چند دقيقهايِ عضلاتت يك استراحت كوتاه امّا مفيد داشتهباشي.
- اطرافت را از تمام كاغذها جز آنها كه مربوط به مسئله فوري هستند خلوتكن.
- هر كاري را به ترتيب اهميتش انجام بده. - روش سازمان دادن، كارها را به ديگران سپردن، نظارت كردن را ياد بگير.
- هر گاه با مشكلي روبرو شدي اگر دلائل كافي براي تصميم گرفتن داشتي فوري تصميم بگير و آن را حل كن.
- براي جلوگيري از نگراني و خستگي، كار خود را با شوق و علاقه توأم كن.
منبع: راه غلبه بر نگرانيهاو نااميديها، محمد جعفر امامي، ص 117 و 306.صد و ده حكايت، علي قرني گلپايگاني، ص 274.
1- بحارالأنوار ،ج 68 ، ص 92
2-بقره / 286
3 –لقمان /17