شکر حقیقی خدا
شكر حقيقى كدام است و شكر نعمت چه آثارى در زندگى فردى و اجتماعى ما دارد؟
شكر حقيقى آن است كه انسان پس از شناخت ولى نعمت خود، با زبان و در عمل سپاسگزار او باشد؛ هم با زبان از او تشكر كند و هم در مرحله عمل سعى نمايد هر نعمتى را در راه صحيح به كار گيرد و چنان از آن بهرهمند شود كه براى آن آفريده شده است.
امام صادق (ع) مىفرمايد: «شكر النعمة اجتناب المحارم؛(26) شكر نعمت آن است كه از گناهان پرهيز شود»؛ يعنى دست و زبان و چشم و گوش و عقل و هوش و امكانات خدادادى در راه غير خدا به كار برده نشود.
زبان آمد از بهر شكر و سپاس
به غيبت نگرداندش حق شناس
سپاسگزار بودن آثار فراوانى دارد كه به چند مورد اشاره مىكنيم:
1 - فزونى نعمت
در قرآن آمده است: «لئن شكرتم لازيدنكم و لئن كفرتم ان عذابى لشديد؛(27) اگر شكر نعمتهاى مرا به جا آورديد به طور قطع نعمتهاى شما را فزونى مىبخشم و اگر كفران كنيد عذاب و مجازات من شديد است.»
شكر الهى باعث بارش نعمتها و بركات الهى بر انسان است. هنگامى كه انسان از نعمتهاى خداوند به خوبى استفاده كند و آنها را در همان راهها و براى همان هدفهايى كه براى آن خلق شدهاند به كار گرفت، عملاً ثابت كرده است كه لايق برخوردارى از چنين نعمتهايى مىباشد و همين نكته در جلب فيض و موهبت بيشتر خداوند به او تأثير مىگذارد. به قول سعدى:
شكر نعمت نعمتت افزون كند
كفر نعمت از كفت بيرون كند
حضرت على (ع) مىفرمايد: «هنگامى كه [بارش نعمتهاى الهى به سوى شما شروع شد و] مقدمات نعمتهاى الهى به شما رسيد، با شكرگزارى، بقيه آن را به سوى خود جلب كنيد و به آن تداوم بخشيد، نه آنكه با كاستن از شكرگزارى، آن را از خود دور سازيد.»(28)
توجه داشته باشيد كه دعوت خداوند به شكرگزار بودن نفعى براى او ندارد و اين براى بهره مندى هر چه بيشتر بندگان از نعمتها و بركات الهى است.
پيامبر اكرم (ص) مىفرمايد: «ان الله تعالى اذا انعم على عبد نعمة يحب ان يرى اثر النعمة عليه؛(29) خداوند هنگامى كه نعمتى به بندهاى مىبخشد دوست دارد آثار نعمت را بر او ببيند.»
2 - شكوفايى روحيه ايثار
هنگامى كه انسانها از خدا و خلق خدا شكرگزارى مىكنند، هم بيشتر از فيض خدا بهرهمند مىشوند و هم از بذل و بخشش ديگران برخوردار مىگردند. در نتيجه، روحيه ايثار و فداكارى در جامعه تقويت و شكوفا مىگردد.
در اجتماعاتى كه از زحمات و خدمات نيكوكاران و ايثارگران قدردانى و شكرگزارى مىشود، علاقه به خدمت و ايثار بيشتر است. بر عكس، در جوامعى كه روح تشكر و قدردانى مرده است كمتر كسى علاقه به ايثار و فداكارى دارد.
3 - شناخت خداوند
هر چند شكر نعمتهاى الهى از آثار شناخت خدا به شمار مىرود اما از جهتى همين شكر الهى، راهى است براى شناخت هر چه بيشتر خداوند. كسى كه مىخواهد قدردان و سپاسگزار باشد، همواره در صدد است منشأ نعمتها و خدماتى را كه به او مىرسد بشناسد و همين نكته او را هر چه بيشتر به خدا نزديك مىكند، زيرا چنين فردى هر چه بيشتر به اطراف خود مىنگرد و در جست و جوى منشأ نعمتها و بركاتى بر مىآيد كه از آن بهرهمند است، بيشتر به عظمت خداوند و لطف و كرم او به بندگان ايمان پيدا مىكند.
در پايان نكتهاى را يادآور مىشويم و آن اينكه، شكرگزار بودن در برابر ديگران، مكمّل شكرگزارى از خداوند است. از اين رو كسى كه شكرگزار زحمات ديگر همنوعان خود نيست شكرگزار خداوند شناخته نمىشود: «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق».
امام سجاد (ع) مىفرمايد: «خداوند در روز قيامت به بعضى از بندگان خود مىگويد: آيا فلان شخص را شكرگزارى كردى؟ مىگويد: پروردگارا! من شكر تو را به جا آوردم. مىفرمايد: چون شكر او را به جا نياوردى، شكر مرا نيز به جا نياوردهاى! آنگاه فرمود: ‘’اشكركم لله اشكركم للناس'’؛(30) شكرگزارترين شما پيش خداوند كسى است كه از همه بيشتر شكر مردم را به جا مىآورد و قدردان آنان است.»
26) تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 529.
27) ابراهيم (14) آيه 7.
28) نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 13.
29) نهج الفصاحه، ح 683.
30) اصول كافى، ج 2، ص 81، ح 30.