حاجت خاستن
سوال؟
با توجه به اینکه در دعای فرج جمله«اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران» وجود دارد بعضی ها براین معتقدند که خواندن این دعا شرک است چرا که قائل به قادر مطلق بودن پیامبر و حضرت علی علیهماالسلام هستیم و با خواندن این دعا آنها را به درجه الوهیت می رسانیم ضمن برطرف کردن این شبهه بفرمایید که این دعامستند است یا نه؟
پاسخ:
حاجت خواستن و استمداد از پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) و یا هر مخلوق دیگری در صورتی شرک است که آن مخلوق را مستقل در انجام کار و رفع حاجات خود بدانیم و کارهای او را تحت حکومت و سیطره قدرت و اذن خداوند ندانیم.
ولی در صورتی که مخلوق را سبب و واسطه در رفع حاجات بدانیم، نه تنها شرک نیست بلکه عین ایمان و راه رسیدن به مقصود و عمل به دستور قرآن کریم است که می فرماید «فابتغوا الیه الوسیله؛ به سوی خداوند وسیله بجویید» (مائده،
آیه 35).
اگر حاجت خواستن از خداوند به هر شکلی شرک باشد لازمه آن این است که تمام درخواست هایی را که ما از یکدیگر می کنیم شرک باشد از باب مثال از دیگری می خواهیم که به فریادم برس یا مشکل مرا حل کن و از این قبیل موارد، این گونه موارد حاجت خواستن از غیر خداوند خواهد بود و شرک می شود، در حالی که این گونه موارد را هیچ کس شرک نمی داند، به جهت این که فردی را که از او درخواست می شود صاحب کمال است در آن جهت که از او استمداد می شود و از او در جهت رفع مشکل استمداد می شود ولی در عین حال او واسطه و سبب خواهد بود و مسبب و همه کاره عالم هستی خداوند است.
به نظر می رسد مشکل وهابیت و یا دیگر کسانی که هر جا سخن از حاجت خواستن از پیامبر و ائمه(علیهم السلام) به میان می آید بحث شرک را مطرح می کنند به این باز می گردد که آنان اولیای الهی را حتی در حد و اندازه سایر مخلوقات که در رفع نیازشان به آنان مراجعه می کنند نمی دانند، همان فردی که حاجت خواستن از غیر خداوند را شرک می داند در زندگی روزمره اش به صدها نفر غیر خداوند در جهت رفع مشکلش مراجعه می کند و درمان درد خود را از دارو و پزشک می جوید و هیچ به ذهن او خطور نمی کند که حاجت خواستن از غیر خداوند شرک است، حتی نمی گوید پزشک و دارو به اذن خداوند درد مرا برطرف کرد و شفا داد، ولی وقتی بحث واسطه قرار دادن اشرف مخلوقات و مقربان درگان الهی به میان می آید بحث شرک و ده ها اشکال دیگر را مطرح می کند.
بنابراین گفتن جمله «اکفیانی فانکما کافیان وانصرانی فانکما ناصران» حتی اگر روایت
هم نباشد بلا اشکال است و موجب شرک و قول به قادر مطلق بودن پیامبر و حضرت علی علیهمالسلام نخواهد بود، بلکه درخواست حاجت از واسطه گان درگاه الهی است و در حقیقت توسل است.
و اما در مورد مستند بودن دعای فرج، این دعا را سید بن طاووس در جمال الأسبوع ، ص 280 نقل کرده و کتب سید بن طاووس در ادعیه همیشه مورد اعتماد علمای شیعه بوده است.
همچنین کفعمی در بلدالامین، ص 152 نقل کرده است. البته مشابه جمله دعای فرج در دعای دیگری نیز در کتاب کافی آمده است که امام صادق به راوی می فرماید: هرگاه
از چیزی محزون شدی در آخر سجودت بگو «یا جبرئیل یا محمد یا جبرئیل یا محمد اکفیانی ما انا فیه فانکما کافیان واحفظانی باذن الله فانکما حافظان» (فروع کافی، ج 2، ص 559).