حدیث با تصویر
احکام
استفتائات احکام بانوان (آیت الله العظمی خامنه ای مدظله)
حیض، استحاضه، نفاس
سؤال 216. مادرم از ذریّه پیامبر اکرم| است. آیا من نیز از سادات محسوب مىشوم؟ آیا مىتوانم عادت ماهیانهام را تا شصت سالگى، حیض قرار دهم و در آن ایام نماز و روزه خود را انجام ندهم؟
پاسخ:تعیین سن یائسگى محل تأمل و احتیاط است؛ بانوان مىتوانند در این مسأله به مجتهد جامعالشرایط دیگر مراجعه نمایند.
سؤال 217. اگر زنى که بهخاطر نذر روزه روز معیّنى روزهدار است، در حال روزه حیض شود، چه تکلیفى دارد؟
پاسخ:روزهاش با عادت شدن، ولو در یک جزء از روز باشد، باطل مىشود و قضاى آن روز بعد از پاک شدن بر او واجب است.
سؤال 218. لکههایى که زن بعد از یقین به پاک شدن مىبیند، با توجه به اینکه آن لکهها نه اوصاف خون را دارند و نه خون مخلوط با آب را، چه حکمى دارد؟
پاسخ:اگر خون نباشد حکم حیض را ندارد، و اگر خون باشد اگرچه بهصورت لکههاى زرد رنگ و از ده روز تجاوز نکند همه آن لکهها محکوم به حیض است، و تشخیص این موضوع به عهده زناست.
سؤال 219. جلوگیرى از عادت ماهیانه به وسیله دارو بهخاطر روزه ماه رمضان چه حکمى دارد؟ پاسخ:اشکال ندارد.
سؤال 220. اگر زنى در ایام باردارى به خونریزى کمى مبتلا شود ولى باعث سقط حمل او نگردد، آیا غسل بر او واجب مىشود یا خیر؟ وظیفه او چیست؟ پاسخ:خونى که زن در ایام باردارى مىبیند اگر صفات و شرایط حیض را داشته باشد، و یا در زمان عادت بوده و سه روز اگرچه در باطن استمرار داشته باشد خون حیض است و الا استحاضه خواهد بود.
سؤال 221. زنى داراى عادت ماهیانه معیّنى مثلاً هفت روز است، به علت گذاشتن دستگاه جلوگیرى از حاملگى، هر بار دوازده روز خون مىبیند. آیا خونى که از روز هفتم به بعد مىبیند خون حیض است یا استحاضه؟
پاسخ:اگر خون تا روز دهم قطع نشود، خونى که در ایام عادت مىبیند خون حیض است و باقى استحاضه خواهد بود.
سؤال 222. آیا جایز است زنى که در حال حیض و یا نفاس است داخل حرم امامزادگان^ شود؟ پاسخ:جایز است.
سؤال 223. زنى که عمل کورتاژ (سقط جنین) را انجام داده، در حال نفاس است یا خیر؟
پاسخ:بعد از سقط جنین ولو بهصورت علقه باشد اگر خونى را مشاهده کرد، محکوم به نفاس است.
سؤال 224. خونى که زن در سن یائسگى مىبیند، چه حکمى دارد؟ و وظیفه شرعى او چیست؟
پاسخ:محکوم به استحاضه است.
سؤال 225. یکى از راههاى جلوگیرى از حاملگىهاى ناخواسته، استفاده از داروهاى ضد حاملگى است. زنهایى که از این داروها استفاده مىکنند لکههاى خونى را در ایام عادت و غیر آن مشاهده مىکنند. این لکهها چه حکمى دارد؟
پاسخ:اگر این لکهها واجد شرایط شرعى حیض نباشد، حکم حیض را ندارد، بلکه محکوم به استحاضهاست.
احکام
استفتائات احکام نجاسات ( آیه الله خامنه ای)
سوال آیا اثر کم رنگ خون که بعد از شستن بر لباس باقى مىماند، نجس است؟
پاسخ: اگر عین خون نباشد و فقط رنگ آن باقى مانده باشد، پاک است.
سؤال: لکه خونى که گاهى در تخم مرغ یافت مىشود، چه حکمى دارد؟
پاسخ: محکوم به طهارت است، ولى خوردن آن حرام است.
سوال : پوستى که گاهى از لبها، دستها و یا پاها جدا مىشود، محکوم به طهارت است یا نجاست؟
پاسخ: پوست نازکى که خود بخود از دستها، لبها، پاها و سایر قسمتهاى بدن جدا مىشود، محکوم به طهارت است.
سوال: آیا لباسهایى که با لباسشویى تمام اتوماتیک شسته مىشود، پاک مىگردد یا خیر؟ نحوه کار این لباسشویىها به این صورت است که در مرحله اول که لباس با آب مخلوط با پودر لباسشویى شسته مىشود،
مقدارى از آب و کف پودر بر شیشه درب لباسشویى و نوار پلاستیکى اطراف آن پاشیده مىشود، و در مرتبه دوم آب غساله شستشو کشیده شده ولى کف پودر، درب و نوار پلاستیکى اطراف آن را بهطور کامل مىپوشاند. در مراحل بعدى ماشین لباسشویى لباسها را در سه نوبت با آب قلیل مىشوید و از آن پس آب غساله بیرون کشیده مىشود، امیدواریم توضیح بفرمایید، لباسهایى که به این ترتیب شسته شدهاند، پاک هستند یا خیر؟
پاسخ: اگر بعد از زوال عین نجاست، آب متصل به لوله در داخل ماشین لباسشویى به لباسها و همه قسمتهاى داخل ماشین برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است.
سوال: اگر آب بر زمین یا در حوض یا حمامى که لباس در آن شسته مىشود، ریخته شود و قطراتى از آن آب به لباس ترشح کند، آیا لباس نجس مىشود یا خیر؟
پاسخ: وقتى که آب بر مکان یا زمین پاکى بریزد، ترشح ناشى از آن هم پاک است و اگر شک داشته باشیم که آن مکان پاک است یا نجس، باز هم ترشح آن، پاک است.
آیا آبهایى که در چالههاى موجود در خیابانها جمع مىشود، پاک است یا نجس؟
پاسخ: این آبها محکوم به طهارت هستند.
سوال: رفت و آمدهاى خانوادگى با اشخاصى که به طهارت و نجاست در خوردن و آشامیدن و مانند آن اهمیت نمىدهند، چه حکمى دارد؟
پاسخ: بهطور کلّى در مورد طهارت و نجاست، حکم دین اسلام این است که هر چیزى که یقین به نجاست آن نباشد، از نظر شرعى محکوم به طهارت است.
حدیث با تصویر
برای رفع گرفتاریها چه کنیم ؟پاسخ از آیه الله بهجت
چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمیشود؟
ج: بسمه تعالی
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم.
آیه الله بهجت و گریه بر امام حسین علیه السلام
گريه بر امام حسين عليه السلام از نماز شب بالاتر است:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: امام حسين عليه السلام شخصيت بينظيري است که خداوند در عالم وجود فقط همين يکي را آفريده است.کار عظيم امام حسين عليه السلام در عالم، يگانه است. حالا ما براي چنين شخصيت عظيمي گريه ميکنيم. گاهي اين گريه مرتبهاي از ناراحتي است و گاهي مرتبهاي از محبت است و اشک از شدت شوق و علاقه است؛ انسان نميتواند تحمل کند و اشک ميريزد.
پدرم (آيت الله بهجت قدس سره)ميگفت: اين حرف چيست که ميگويند گريه يعني چه؟ خيلي از انبيا از خوف خدا بکا داشتهاند. آيا از شوق لقاء خدا بکا نداشتند؟ گريه از شوق رسيدن به معشوق حقيقي عالم داشتهاند. علاوه بر آن داريم که خود انبيا عليه السلام براي امام حسين عليه السلام گريه ميکردند. آنها وقتي عظمت کار امام حسين عليه السلام را درک کردند، اشکشان جاري شد و توسل پيدا کردند. اين مسأله، تک بودن و عظمت کار امام حسين عليه السلام را نشان ميدهد
گريه، اذن دخول و محرم شدن انسان است:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: پدرم (آيت الله بهجت قدس سره)ميگفت: گريه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گريه، واسطه و رابطه است. وقتي که ميخواهيد وارد حرمي شويد و پا به حريمي بگذاريد، طلب اجازه ميکنيد و اذن دخول ميگيريد. در روايت است که اگر براي اذن دخول زيارت امام حسين عليه السلام اشک از چشمت جاري شد، بدان اجازه داده شده است. پس اين اشک، رابطه انسان با ماوراء است. اين اشک يک نشانه و رمز است. پدرم تأکيد داشت خود گريه، يک اذن و اجازه است. مثل چراغي است که روشن ميشود و براي تو نشانه است. اگر اشکي آمد، علامت اين است که به تو اذن دادهاند. اين عين عبارت آقاست.
گريه بر سيدالشهدا عليه السلام ، بالاتر از نماز شب:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: پدرم (آيت الله بهجت قدس سره)ميگفت: گريه بر سيدالشهدا عليه السلام از همه مستحبات بالاتر است حتي از نماز شب! چون نماز شب حالتي جسمي دارد ولي گريه بر سيدالشهدا عليه السلام رقّت روحي است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است.
آيت الله بهجت، 50 سال هر هفته مراسم داشتند و خودشان جلوي در مينشستند:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: مسأله روضه اباعبدالله عليه السلام اينقدر براي آيتالله بهجت قدس سره مهم بود که حدود 50 سال هر هفته مجلس داشتند و ايشان حاضر نبود به اين سادگي اين کار را ترک کند. حتي در حال مريضي اصرار داشت که اين مجلس بايد برقرار شود و اصرار داشت که خودش بايد حضور داشته باشد. خيلي برايش مهم بود که از اول مجلس حضور داشته باشد. سالها اين مجلس روضه در منزل ايشان بود و پدرم درها را باز ميکرد و خودش دم در مينشست و براي هرکسي که وارد ميشد، احترام ميکرد. هيچ وقت اين گونه نبود که فقط براي شخصيت خاصي بلند شود و براي همه اين احترام را قائل ميشد.
استاد آيتالله بهجت پاي سماور مينشست و در روضه سيدالشهدا عليه السلام چاي ميداد:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: پدرم(آيت الله بهجت قدس سره) ميگفت: استاد بزرگ ما، مرحوم غروي کمپاني که از لحاظ علمي در سطح بالايي بود، در مجالس روضه ابا عبدا… عليه السلام پاي سماور مينشست و چاي ميداد. مطلب ديگري که پدرم در اين روضهها بر آن اصرار داشت اين بود که مجلس به مناسبت هر امامي که برگزار شده بود، بايد آخرش به امام حسين عليه السلام ختم ميشد. ايشان تأکيد ميکرد امام حسين عليه السلام منشأ همه اين هاست و اين قدر بزرگ است که همه اينها به او متوسل ميشدند. نه تنها امامان، بلکه قبلتر از آن پيامبران نيز به ايشان متوسل ميشدند.
خواندن زيارت عاشورا هر روز با صد لعن و صد سلام:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: مرحوم آيتالله بهجت هر روز زيارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام ميخواند و بارها ميگفت: آقايي از خدا خواسته بود تا زيارت عاشورايش هيچ روزي ترک نشود حتي در روز مرگش. ايشان نميگفت که اين درخواست خود من است. در حاليکه ما ميديديم خودش هر روز اين کار را ميکرد. ايشان روز يکشنبه رحلت کرد.
روز قبلش که شنبه بود، ديدم ايشان مشغول خواندن زيارت عاشورا شده بود و هنگامي که براي رفتن به درس جلوي در ايستاده بود، صد لعن و صد سلام را با تسبيح ميشمرد. آن روز از همه روزها سرحالتر بود. ايشان هر روز که به درس ميرفت، شايد با تأخير ميرسيد. به هرحال سن ايشان بالا بود و کمي کارها با تأخير انجام ميشد. خودشان ميگفت کاري مانند لباس پوشيدن که در گذشته در عرض پنج دقيقه انجام ميدادم، شايد الآن بيست دقيقه از من وقت ميگيرد. ايشان هميشه تا آماده ميشدند، چند دقيقهاي از وقت گذشته بود که به دم در ميرسيدند. ولي آن روز آخر، نيم ساعت زودتر جلوي در نشسته بودند و صد لعن و صد سلام را با تسبيح ميگفتند که پس از آن عارضهاي به ايشان دست داد که گفت من امروز به درس نميروم.
مرحوم آيتالله بهجت تا لحظات آخر به خواندن زيارت عاشورا آن هم با صد لعن و صد سلام و حضور در مجلس سيدالشهدا عليه السلام التزام داشت. حتي در حالت مريضي ميگفت من را به مجلس ببريد که ميخواهم طلب شفا در مجلس امام حسين عليه السلام کنم.
پس از من، از ثلث ماندههايم، مجلس عزا و روضه سيدالشهدا عليه السلام را اقامه کنيد:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: سفارش پدرم (آيت الله بهجت قدس سره) هميشه اين بود که خدا ميداند اين توسلات براي انسان چه ميکند. اين توسل براي انسان يک ارتباط است. چطور وقتي يک لامپ را به الکتريسيته متصل ميکنيم، نور ميدهد. انسان اگر به اينها متوسل شود، اسباب وصل ميشود. اين توسل، ياد معشوقِ معشوق افتادن است. چون اين بزرگواران عاشق خداوند بودند و خدا نيز عاشق آنها بود. انسان وقتي به آنها متصل شود، انگار به خدا متصل شده است. اين توسلات انسان را خدايي ميکند. نظر ايشان اين بود که انسان هرچه ميتواند در اين زمينه کم نگذارد. لذا خود ايشان با آخرين توانش ميآمد. ايشان در وصيتنامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث ماندههايم، مجلس عزا و روضه سيدالشهدا عليه السلام را اقامه کنيد.
ايشان ميگفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برايم مراسم روضه اباعبدلله عليه السلام را بگيريد. ايشان روي اين مسائل خيلي توصيه و تأکيد داشت.
شرکت در مجالس روضه سيدالشهدا عليه السلام تعظيم شعائر است:
حجت الاسلام علي بهجت مدظله: يکي از کارهاي پدرم(آيت الله بهجت قدس سره) اين بود که در مراسم مختلفي که براي اباعبدلله عليه السلام گرفته ميشد، به اندازه توانشان شرکت ميکردند. از زمان قديم که من بچه بودم، ايشان به شرکت در اين مجالس التزام داشت. شرکت در مجالس اين بزرگواران را عظمت بخشيدن به ياد و نام آنها ميدانست. لذا ميگفت شرکت در اين مجالس تعظيم شعائر است. ما بايد به شعائر خود عظمت بخشيده و عزيز نگه داريم و برايمان مهم باشد و به آنها اعتنا کنيم و برايشان وقت بگذاريم و عمر عزيز خود را صرف آن کنيم.
خواندن زيارت عاشورا را بخصوص در تاسوعا و عاشورا با احوالات بيشتري انجام ميداد. به ما توصيه ميکرد در اين روزها(ايام محرم) اين زيارت را بخوانيد. مطلب ديگر اينکه خنده ايشان اصولا صدا نداشت و هميشه در حد يک لبخند بود. اما در اين روزها ايشان اصلا همان لبخند را هم نداشت و پيوسته گرفته بود و به ياد امام حسين عليه السلام در حزن بود و ميگفت: همين به ياد آنها بودن را فقط خدا ميداند چقدر اجر دارد.
ايشان اصرار داشت وقتي مجلس ميگيريد، برتريها و امتيازات اهل بيت عليه السلام را بگوييد. فضائل و مناقب اين حضرات را بگوييد و نسبت به اين قضيه ابراز احساسات کنيد. حتي اگر گريه و اشک شما نميآيد، حالت گريه به خود بگيريد و در حال حزن باشيد. تباکي کنيد.
هفته نامه پرتو سخن، شماره 655