حدیث دجال ؛ویژگی های آخرالزمان
e-bidi: embed;">1- نزال بن سبره گويد امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع) براى ما خطبه خواند، حمد خداى عز و جل كرد و بر او ثنا فرستاد و بر پيغمبر و آل صلوات فرستاد و سه بار فرمود اى مردم از من بپرسيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد، صعصعة بن صوحان برخاست و عرضكرد اى امير المؤمنين دجال كى خروج كند؟ فرمود بنشين خدا سخنت را شنيد و قصدت را دانست و سؤال شده از سئوالكننده به اين موضوع داناتر نيست ولى براى آن نشانهها و آمادگىها است كه دنبال يك ديگر ميايند چون دو تاى كفش اگر خواهى بتو خبر دهم؟
عرضكرد آرى يا امير المؤمنين- آن حضرت فرمود نشانهاش اينها است.
1- نماز را بميرانند 2- امانت را خيانت كنند 3- دروغ را حلال شمارند 4- ربا بخورند و رشوه بگيرند 5- ساختمانها را محكم و نيكو بسازند و دين را بدنيا بفروشند 6- سفيهان را بكار گمارند با زنان مشورت كنند، قطع رحم كنند؛ پيرو هوس گردند، خون ريزى را آسان دانند
7- حلم ناتوانى باشد، ستم افتخار باشد 8- فرماندهان زناكار باشند، وزيران ستمكار، كدخدايان خيانت كار، قرآنخوانان فاسق 9- گواهى دروغ پديد شود و زناكارى آشكارا باشد و گفتار تهمت و خلاف معمول گردد 10- قرآنها را زيور بندى كنند و مسجدها را نقاشى كنند و منارهها را بلند سازند 11- اشرار را احترام كنند و در صفوف مزاحمت نمايند و دلها باهم مخالف باشند و عهد را بشكنند و موعود نزديك گردد 12- زنها با شوهران خود در بازرگانى شركت كنند براى حرص دنيا 13- آواز بيدينها برترى يابد و از آنها گوش كنند 14- سرپرست هر قومى رذلتر آنها باشد و از هرزهها براى كنارهگيرى از شرشان پرهيز كنند 15- دروغگو را تصديق كنند و خائن را امين شمارند 16- كنيزان خواننده تهيه كنند و نگهدارند و ساز و آواز فراهم سازند.
17- آخر كسان امت اول آنها را لعن كنند 18- زنها سوار بر زين شوند و زنان شبيه مردان گردند و مردان شبيه زنان 19- گواه نطلبيده گواهى دهد و گواه ديگرى بدون اطلاع براى طرفدارى گواهى دهد 20- براى دنيا فقه آموزند و كار دنيا را بر آخرت مقدم دارند و پوست ميشها را بر دل گرگها بپوشند 21- دلهايشان گندتر از مردار باشد و تلختر از صبر، در اين وقت زود زود و شتاب و شتاب در آن روز بهترين جاى بيت المقدس باشد و زمانى بر مردم آيد كه هر كدام آرزو دارند كه ساكن آن باشند اصبغ بن بناته برخاست و عرضكرد يا امير المؤمنين دجال كيست؟
دجال صائد بن صائد است بدبخت كسى است كه او را تصديق كند و خوشبخت آنست كه او را تكذيب كند از شهرى برآيد كه آن را اصفهان نامند از دهى كه آن را يهوديه گويند، چشم راستش ممسوح است و چشم ديگرش در پيشانى است و مانند ستاره صبح ميدرخشد، در آن قطعه خونى است گويا ممزوج با خونست، ميان دو چشمش نوشته است اين كافر است هر خواننده و بيسواد آن را ميخواند در درياها فرود مىشود و آفتاب با او ميگردد و جلوش كوهى از دود است و عقبش كوه سپيديست كه مردم تصور كنند نانست در زمان قحطى سختى خروج كند بر خر سپيدى سوار است، هر گام خرش يك ميل است و زمين آبگاه بآبگاه زير پايش نورديده شود و بر آبى نگذرد جز آنكه فرو رود تا روز قيامت بآوازى كه همه جن و انس از مشرق تا مغرب بشنوند فرياد كند:
اى دوستان من نزد من آئيد منم آنكه آفريدم و درست كردم و تقدير كردم و رهبرى نمودم، منم پروردگار والاى شما دشمن خدا دروغ ميگويد او يك چشم است غذا ميخورد و در بازارها راه ميرود براستى پروردگار شما نه يك چشم است نه راه ميرود و نه زوال دارد و برتر است خدا از اين اوصاف برترى بزرگى هلا بيشتر پيروانش در آن روز زنازادگانند و صاحبان پوستينهاى سبز، خدا او را در شام بكشد بر سر گردنهاى كه آن را افيق نامند و سه ساعت از روز جمعه گذشته باشد بدست كسى كه مسيح عيسى بن مريم پشت سرش نماز بخواند هلا بعد از آن طامه كبرى باشد عرضكرديم آن ديگر چيست يا امير المؤمنين؟
فرمود دابة الارض است كه از كوه صفا برآيد و انگشتر سليمان و عصاى موسى با او باشد آن انگشتر را بروى هر مؤمنى گذارد نقش گيرد اين مؤمن است حقا و بروى هر كافرى گزارد نقشگيرد اين كافر است حقا تا بجائى كه مؤمن فرياد كشد واى بر تو اى كافر و كافر فرياد زند خوشا بر تو اى مؤمن من دوست داشتم چون تو باشم و بفوز بزرك برسم، سپس دابه سر بلند كند و باذن خدا همه مردم از مشرق تا مغرب او را ببينند و اين پس از آنست كه آفتاب از مغرب خود برآيد در اين وقت تو به برداشته شود، نه توبه پذيرفته است و نه عمل سود دهد و سود ندهد كسى را ايمانش در صورتى كه پيش از آن ايمان نداشته و با ايمان كسب خيرى نكرده، سپس فرمود ديگر از من نپرسيد كه بعد از آن چه خواهد بود زيرا دوستم پيغمبر (ص) از من تعهد گرفته آن را جز بخاندانم نگويم نزال بن سبره گويد بصعصعة بن صوحان گفتم اى صعصعه مقصود امير المؤمنين از اين جمله چه بود؟
صعصعه گفت يا بن سبره آنكه عيسى بن مريم پشت سرش نماز ميخواند دوازدهمين از عترت و و نهمين فرزند حسين (ع) و او است آفتابى كه از مغرب خود برميآيد و نزد ركن و مقام ظاهر مىشود و زمين را پاك ميكند و ترازوى عدل مينهد و ديگر كسى بكسى ستم نميكند امير المؤمنين بما خبر داد كه دوستش رسول خدا (ص) باو سفارش كرده كه از حوادث بعد از او بكسى جز عترتش خبر ندهد 2- اين حديث را ابو بكر محمد بن عمرو بن عثمان بن فضل عقيلى فقيه بسند خود عينا نقل كرده است از قول ابن عمر
منبع : ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين / ترجمه كمرهاى - تهران، چاپ: اول، 1377ش.
میلاد سومین پرچم دار قله امامت ودیانت ابا عبدالله الحسین مبارک باد
فضیلت ماه شعبان
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىكرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟
این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىكنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت كرده كه گفت :
حضرت صادق علیه السلام به من فرمود كسانى را كه در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مىدید به مُنادیى امر مىفرمود كه در مدینه ندا مىكرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما.
ایشان مىفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.
سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مىفرمود:
از زمانى كه شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا كرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى.
سپس مىفرمود كه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
اعمال مشتركه ماه شعبان
1 - مناجات شعبانيه ، مناجات معروفى است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان ماءنوس شده و به همين جهت منتظر و مشتاق اين ماه هستند. سزاوار است كه اين مناجات در تمام ماه خوانده شود.
2 - از اعمال مهم در اين ماه ، روزه است ؛ به اندازه اى كه با حال انسان مناسب باشد. امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
((كسى كه روز اول ماه را روزه بگيرد، حتما وارد بهشت مى شود و كسى كه دو روز را روزه بگيرد، خداوند در هر شب و روزى (به چشم رحمت ) به او مى نگرد و در بهشت نيز به اين نگاه ادامه مى دهد؛ كسى كه سه روز روزه بگيرد، با خداوند در عرش و بهشت او ديدار مى كند.))
همچنین روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىكنند. پس ملائكه عرض مىكنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّتعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
3 - در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیهالسلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَكِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى كانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .
4 - هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود و همچنین در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .
5 - از اعمال مهم اين ماه ، عمل كردن به روايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است كه فرمودند:
((در هر پنج شنبه از ماه شعبان ، آسمانها زينت شده و آنگاه فرشتگان عرض مى كنند: خداى ما! روزه داران شعبان را ببخش و بيامرز و دعايشان را اجابت فرما!))
بنابراين كسى كه دو ركعت نماز به جا آورد كه در هر ركعت سوره فاتحه را يك بار و توحيد را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن ، صد بار نيز صلوات بفرستد، خداوند تمام خواسته هاى دينى و دنيايى او را برآورده مى فرمايد و كسى كه يك روز از آن را روزه بگيرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى كند.
6- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات “الْحَىُّ الْقَیُّومُ” پیش از “الرَّحْمنُ الرَّحیمُ” است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مىشود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هر كس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه هفتاد هزار مرتبه در ماههاى دیگر استغفار كند.
7- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است كه آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض كرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر كس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان كه یكى از شما شتر تازه متولد شدهای را تربیت مىكند تا آن كه در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى كه به اندازه كوه اُحُد شده باشد.
8- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » را كه ثواب بسیار دارد؛ گفته شود.
از جمله آن كه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
بهترین دوست هر کسی عقل اوست!!!
بهترین دوست هر کسی عقل اوست!!!
اين بيان نوراني رسول خدا(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) است كه فرمود عقل را عقل ميگويند براي اينكه اين زانوبند است عقال ميكند. وجود مبارك امام رضا(سلام الله عليه) فرمود انسان يك دوست دارد اگر اين دو زانوبند را داشت معلوم ميشود دوستان خوبي دارد براي اينكه جلوي وهم و خيال را ميگيرد؛ او چرا به من احترام نكرده, چرا اسم مرا نبرده, چرا من جلو نيفتادم اين بازيها جز وهم و خيال چيز ديگر نيست و اگر انسان از اين حرفها و از اين اوهام و بازيها نجات پيدا كرد آنوقت معلوم ميشود حرف دوست خودش را گوش داده اين بيان نوراني امام رضا(عليه و علي آبائه و ابنائه آلاف التحيّة و الثناء) است كه فرمود: «صديق كلّ امريء عقله و عدوّه جهله» آنوقت اگر كسي عاقل بود با جامعه خوب رفتار ميكند ادب را رعايت ميكند حقوق مردم را اَدا ميكند با مردم خوب رفتار ميكند و اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ دوست نداشت يعني عقل كه دوست او بود نداشت نه با خودش درست رفتار ميكند نه با خانوادهاش درست رفتار ميكند نه با جامعه درست رفتار ميكند.
27 رجب سالروز مبعث رسول خدا (ص)
27 رجب، سالروز مبعث رسول خدا(ص)
توحيد، اصليترين و مهمترين پيام بعثت
از طلوع خورشید اسلام و انقلابِ عظیم پیامبر آن، حضرت محمد(ص)، هزار و چهارصد و اندی سال میگذرد. از آن زمان تاکنون، تاریخِ جهان پیدرپی ورق خورده و رویدادهای گوناگون و دگرگونیهای حیرتانگیز، چهرهای تازه به آن بخشیده است، آن چنان که شیوه همیشگی گذشت زمان است. نوها به کهنگی گراییده و کهنهها به اعماق فراموشی ذهنهای تاریخ پیوسته است اما این حقیقت که محمد(ص) نجاتدهنده بزرگ بشر بود و آيینش آیین زندگی، هر زمان از زمان دیگر روشنتر میدرخشد؛ چراکه او جاودانهترین تمدّنها را بنیان نهاد، زندگیسازترین فرهنگها را گُسترد و انسانپرورترین ارزشهای اخلاقی را نهادینه کرد. درود بیکران خداوندی بر روان پاک او باد.
27ام ماه رجب المرجب سالروز بعثت خاتم پيامبران حضرت محمد بن عبدالله(ع) است. در ماجراي بعثت حضرت پيامبر، نقلهاي متفاوتي روايت شده است. اعتقاد مشهور علمای شیعه بر این است که بعثت حضرت رسول اکرم در روز 27 رجب اتفاق افتاده است البته در مورد تاریخ دقیق بعثت پیامبر اکرم، میان شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. علمای سنی مذهب تاریخ آن را در ماه رمضان ذکر میکنند. برخی از علمای شیعه نیز معتقدند بعثت پیامبر در ماه رمضان بوده است. ولی قول مشهور در میان علمای شیعه 27 رجب را تاریخ دقیق این رویداد میداند.
تنها شاهد زمینی
کوه «نور» در شمال مکّه قرار دارد. در نقطه شمالی این کوه، غاری است به قدر قامت یک انسان که با گذر از سنگهای بسیار میتوان به آن رسید. این غار از آشنای صمیمی خود، خاطرات بسیار دارد. امروز هم مردمان به عشق شنیدن این سخنان، با رنج بسیار، خود را به آستان آن میرسانند که از او سرگذشت وحی را بپرسند. غار حرا نیز با زبانِ حال میگوید، این جا، عبادتگاه «عزیز قریش» است. او شبها و روزهای بسیاری را به یاد دارد که محمّد (ص) به این مکان دور از غوغا میآمد تا با خدای خویش خلوت کند او دل گفتهها، حرفها و اشکهای محمّد را دیده و هرگز آن شب رازانگیز را که جبرئیل برای اوّلین بار، پیام وحی خدا را بر محمّد میخواند، از یاد نخواهد برد. او( غار حرا) تنها شاهد زمینی بعثت محمّد است.
جهان قبل از بعثت در نظر امام علي(ع)
خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی میکردید و میان غارها، سنگهای خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر میبردید. آبهای آلوده مینوشیدید و غذاهای گلوآزار میخوردید. خون یکدیگر را میریختید و پیوند خویشاوندی را میبریدید. بتها میان شما پرستش میشد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههای دین پاره شده و ستونهای ایمان و یقین ناپایدار بود. … راه رهایی دشوار مینمود و پناهگاهی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید. ملتها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه میکشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود.هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. … نادانیهای جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگیرشان بود.
جريان بعثت از زبان معصومين(ع)
حضرت علی(ع) نقل میکند؛ پیامبر اسلام پیش از بعثت در غار حرا به عبادات و اعتکافهای طولانی مشغول بودند. وی گاه و بیگاه و در روزهای مختلف روانه حرا میشد، و در آنجا به خلوت و تفکر و عبادت میپرداخت و پس از فرود از حرا نخست به کنار کعبه میرفت و پس از طواف، رهسپار خانه خویش میشد. با نزدیک شدن پیامبر (ص) به چهل سالگی، دورههای عبادت و اعتکاف ایشان بیشتر و طولانیتر میشد. در یکی از روزهای عبادت در حرا جبرئیل، نازل شد و لوحی را در مقابل دیدگان وی گرفت و گفت بخوان، محمد(ص) که دچار حیرت و شگفتی شده بود پاسخ داد، خواندن نمیدانم. بار دیگر گفت: بخوان، محمد (ص) باز پاسخ داد که خواندن نمیدانم. جبرئیل بار دیگر تکرار نمود که بخوان، این بار محمد (ص) گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات زیر را بر او خواند و او نیز آنها را تکرار کرد:«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ »
امام هادي(ع) نيز در اين باره ميفرمايد: «هنگامي که محمد(ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا ميرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مينگريست و از آن چه ميديد، به ياد عظمت خداي آفريننده ميافتاد و آن گاه با روشني خاصي به عبادت خداوند مشغول ميشد. چون به چهل سالگي رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشنترين و خاضعترين دلها يافت. در آن لحظهها، جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمانها بالا رفت و محمد نيز از کوه فرود آمد. در اين هنگام، خداوند، کوهها، صخرهها و سنگلاخها را به سخن آورد، به گونهاي که به هر کدام ميرسيد، اداي احترام ميکردند و ميگفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه، السلام عليک يا ولي اللّه، السلام عليک يا رسولَ اللّه».
بعثت، سرآغاز انقلاب فرهنگی
سرآغاز بعثت با نام خدا شروع شد و پس از نام خدا، با خواندن و قلم و علم و آموزش آغاز گردید. این واژههای زرین، بیانگر آن است که بعثت، با انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینهها شروع شد و باید همواره برای پیشبرد اهداف بعثت، به زیربنای استوار آن، یعنی انقلاب فرهنگی اهمیت ویژه داد. بعثت، یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی و عملی و هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز بر پا خاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ اسارتهای فکری، اجتماعی و سیاسی؛ بعثت پیامبر اکرم(ص)، یعنی تبیین و تکمیل همه اهداف پیامبران و کتابهای آسمانی و تثبیت و اجرای آن اهداف به طور کامل.
توحيد مهمترين پيام بعثت
توحيد، اصليترين و مهمترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته ميشود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: در آيه 25 سوره انبياء ميفرمايد: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آن که به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد». از سوي ديگر، توحيد فقط راه حلي براي بحرانهاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوتها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ گونه بي عدالتي. با اين وصف، از شخصيترين رفتار انسان تا قانونگذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرتهاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.
منابع:
تاريخ تحليلي اسلام، رسولي محلاتي
آخرین فرستاده خدا، سیدحسن طباطبایی
روز مبعث، اصغر عرفان
انتهاي پيام
حضور آیت الله حسینی بوشهری مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور در آران وبیدگل
بسمه تعالی
همایش بزرگ طلاب آران وبیدگل وکاشان در مصلای بزرگ آران وبیدگل با حضور مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور ،آیت الله حسینی بوشهری
همایش بزرگ طلاب در مورخه (5/3/93) همزمان با شب بعثت پیامبر اکرم (ص)با حضور ایت الله حسینی بوشهری مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور برگزار گردید.
در ابتدای این مراسم حجت الاسلام روحانی امام جمعه موقت آران وبیدگل به سخنرانی پرداختند و گفتند در کشوری قرار داریم که حکومت اسلامی درآن حکم فرماست وزیر پرچم ولایت فقیه قرار دارد ،باید 2اصل مهم را در زمان حال بیشتر ،روحانیون حفظ کنند وآن 2 اصل مهم یکی فرگیری علم ودیگری تحول است.
سپس آیت الله حسینی بوشهری به ایراد سخن پرداختند ؛ابتدای سخنان خود رابا سخنی از نبی اکرم آغاز کردند که ایشان فرمودند هنگامی که خداوند نعمتی به بندگانش اعطا می کند دوست دارد که اثر این نعمت را در رفتار وسکنات وزندگی او مشاهده کند.
ایشان روحانیت را یکی از نعمت های بزرگ الهی دانستند وافزودند هر اندازه نعمت بزرگ می شود ،تکلیف سنگین تر می شود .روحانیت دارای مراحل سختی است که باید در مقابلش ایستادگی کرد و خداوند در روز قیامت در مقابل این سختی کشیدن ها پاداش اعطا خواهد کرد.
آرم ونماد روحانیت همین عمامه وعباست وبه واسطه ی همین لباس خداوند به ما آبرو داده پس باید در رفتار ما این نعمت بزرگ آثارش ،دیده شود .
کسانی هستند که از زبان این وآن وارد دین می شوند و روزی با زبان این وآن از دین خارج خواهند شد .
فقط قشر روحانیت می باشند که در کنار کتاب و سنت درس آموخته وهرگز متزلزل نمی شود.
در گذشته فرد وارد حوزه می شد به عنوان طلبه اگر می توانست ،درس خواندن را ادامه می داد وگرنه به داشتن یک مسجد بسنده می کرد اما امروزه از روحانیت تا جایگاه رهبری انتظار می رود در کنا ر این انتظار ، انتظار مردم وخانواده های شهدا و جوانان را باید به آن افزود .
رفتار یک روحانی باید به گونه ای باشد که مردم باورها واعتقادات دینی خود را به عینه از او بیاموزند .
باید یک روحانی قبل از مسائل علمی مسائل رفتاری خود را ارتقاءبخشد ودر حوزه درس بخواند وملا بشود .
و.قتی شرایط جامعه را در شهر ودانشگاه مشاهده می کنیم فریاد برمی آوریم ،اما دریغ از اینکه ما یک شبانه روزمان را وقف یک جوان کنیم تا به راه مستقیم هدایت شود.
رسالت روحانیت فقط در جامعه ی ما سنگین نیست بلکه پدران شهیدان نیز رسالتی بر گردن دارند ومی توانندبا آبرویی که کسب کرده اند در هدایت جامعه نقش داشته باشند .
در پایان ایشان به این مطلب اشاره داشتند که جامعه به جد نیازمند طلاب خواهر می باشد ، فقط باید دغدغه داشت تا به هدف رسید .