27 رجب سالروز مبعث رسول خدا (ص)
27 رجب، سالروز مبعث رسول خدا(ص)
توحيد، اصليترين و مهمترين پيام بعثت
از طلوع خورشید اسلام و انقلابِ عظیم پیامبر آن، حضرت محمد(ص)، هزار و چهارصد و اندی سال میگذرد. از آن زمان تاکنون، تاریخِ جهان پیدرپی ورق خورده و رویدادهای گوناگون و دگرگونیهای حیرتانگیز، چهرهای تازه به آن بخشیده است، آن چنان که شیوه همیشگی گذشت زمان است. نوها به کهنگی گراییده و کهنهها به اعماق فراموشی ذهنهای تاریخ پیوسته است اما این حقیقت که محمد(ص) نجاتدهنده بزرگ بشر بود و آيینش آیین زندگی، هر زمان از زمان دیگر روشنتر میدرخشد؛ چراکه او جاودانهترین تمدّنها را بنیان نهاد، زندگیسازترین فرهنگها را گُسترد و انسانپرورترین ارزشهای اخلاقی را نهادینه کرد. درود بیکران خداوندی بر روان پاک او باد.
27ام ماه رجب المرجب سالروز بعثت خاتم پيامبران حضرت محمد بن عبدالله(ع) است. در ماجراي بعثت حضرت پيامبر، نقلهاي متفاوتي روايت شده است. اعتقاد مشهور علمای شیعه بر این است که بعثت حضرت رسول اکرم در روز 27 رجب اتفاق افتاده است البته در مورد تاریخ دقیق بعثت پیامبر اکرم، میان شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. علمای سنی مذهب تاریخ آن را در ماه رمضان ذکر میکنند. برخی از علمای شیعه نیز معتقدند بعثت پیامبر در ماه رمضان بوده است. ولی قول مشهور در میان علمای شیعه 27 رجب را تاریخ دقیق این رویداد میداند.
تنها شاهد زمینی
کوه «نور» در شمال مکّه قرار دارد. در نقطه شمالی این کوه، غاری است به قدر قامت یک انسان که با گذر از سنگهای بسیار میتوان به آن رسید. این غار از آشنای صمیمی خود، خاطرات بسیار دارد. امروز هم مردمان به عشق شنیدن این سخنان، با رنج بسیار، خود را به آستان آن میرسانند که از او سرگذشت وحی را بپرسند. غار حرا نیز با زبانِ حال میگوید، این جا، عبادتگاه «عزیز قریش» است. او شبها و روزهای بسیاری را به یاد دارد که محمّد (ص) به این مکان دور از غوغا میآمد تا با خدای خویش خلوت کند او دل گفتهها، حرفها و اشکهای محمّد را دیده و هرگز آن شب رازانگیز را که جبرئیل برای اوّلین بار، پیام وحی خدا را بر محمّد میخواند، از یاد نخواهد برد. او( غار حرا) تنها شاهد زمینی بعثت محمّد است.
جهان قبل از بعثت در نظر امام علي(ع)
خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی میکردید و میان غارها، سنگهای خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر میبردید. آبهای آلوده مینوشیدید و غذاهای گلوآزار میخوردید. خون یکدیگر را میریختید و پیوند خویشاوندی را میبریدید. بتها میان شما پرستش میشد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههای دین پاره شده و ستونهای ایمان و یقین ناپایدار بود. … راه رهایی دشوار مینمود و پناهگاهی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید. ملتها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه میکشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود.هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. … نادانیهای جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگیرشان بود.
جريان بعثت از زبان معصومين(ع)
حضرت علی(ع) نقل میکند؛ پیامبر اسلام پیش از بعثت در غار حرا به عبادات و اعتکافهای طولانی مشغول بودند. وی گاه و بیگاه و در روزهای مختلف روانه حرا میشد، و در آنجا به خلوت و تفکر و عبادت میپرداخت و پس از فرود از حرا نخست به کنار کعبه میرفت و پس از طواف، رهسپار خانه خویش میشد. با نزدیک شدن پیامبر (ص) به چهل سالگی، دورههای عبادت و اعتکاف ایشان بیشتر و طولانیتر میشد. در یکی از روزهای عبادت در حرا جبرئیل، نازل شد و لوحی را در مقابل دیدگان وی گرفت و گفت بخوان، محمد(ص) که دچار حیرت و شگفتی شده بود پاسخ داد، خواندن نمیدانم. بار دیگر گفت: بخوان، محمد (ص) باز پاسخ داد که خواندن نمیدانم. جبرئیل بار دیگر تکرار نمود که بخوان، این بار محمد (ص) گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات زیر را بر او خواند و او نیز آنها را تکرار کرد:«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ »
امام هادي(ع) نيز در اين باره ميفرمايد: «هنگامي که محمد(ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا ميرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مينگريست و از آن چه ميديد، به ياد عظمت خداي آفريننده ميافتاد و آن گاه با روشني خاصي به عبادت خداوند مشغول ميشد. چون به چهل سالگي رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشنترين و خاضعترين دلها يافت. در آن لحظهها، جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمانها بالا رفت و محمد نيز از کوه فرود آمد. در اين هنگام، خداوند، کوهها، صخرهها و سنگلاخها را به سخن آورد، به گونهاي که به هر کدام ميرسيد، اداي احترام ميکردند و ميگفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه، السلام عليک يا ولي اللّه، السلام عليک يا رسولَ اللّه».
بعثت، سرآغاز انقلاب فرهنگی
سرآغاز بعثت با نام خدا شروع شد و پس از نام خدا، با خواندن و قلم و علم و آموزش آغاز گردید. این واژههای زرین، بیانگر آن است که بعثت، با انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینهها شروع شد و باید همواره برای پیشبرد اهداف بعثت، به زیربنای استوار آن، یعنی انقلاب فرهنگی اهمیت ویژه داد. بعثت، یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی و عملی و هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز بر پا خاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ اسارتهای فکری، اجتماعی و سیاسی؛ بعثت پیامبر اکرم(ص)، یعنی تبیین و تکمیل همه اهداف پیامبران و کتابهای آسمانی و تثبیت و اجرای آن اهداف به طور کامل.
توحيد مهمترين پيام بعثت
توحيد، اصليترين و مهمترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته ميشود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: در آيه 25 سوره انبياء ميفرمايد: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آن که به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد». از سوي ديگر، توحيد فقط راه حلي براي بحرانهاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوتها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ گونه بي عدالتي. با اين وصف، از شخصيترين رفتار انسان تا قانونگذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرتهاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.
منابع:
تاريخ تحليلي اسلام، رسولي محلاتي
آخرین فرستاده خدا، سیدحسن طباطبایی
روز مبعث، اصغر عرفان
انتهاي پيام