شهادت بانوی دشت کربلا حضرت زینب (س)تسلیت باد.


گرفت. اجازه ندهید ناآگاهی شما را به تزلزل و ناپایداری بکشاند.
نمی خواهم چیزی بشوم تنها می خواهم یک انسان باشم …
دوست من باور کن …
مشکل است که آدم یک “انسان” بشود
در سلام کردن و ایجاد ارتباط دوستانه پیشقدم باشید.
آرام و شمرده صحبت کنید.
با اولین برخورد، در مورد کسی قضاوت نکنید.
اعجاز عبارات تأکیدی و مثبت را نادیده نگیرید .
برای گیراتر شدن سخنان خود، همیشه چند عبارت کلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را به کار ببرید.
در انجام کارها به سه نکته بیش از بقیه نکات توجه کنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
انتقاد پذیر باشید .
همیشه به خاطر داشته باشید تواضع و متانت بر شکوه شما میافزاید.
اگر قاطعیت با مهربانی توأم باشد، تأثیر شگفتانگیزی بر اطرافیان خواهد داشت و فرمانبری یا ترس جای خود را به انجام وظیفه با حس مسئولیتپذیری میدهد.
صبر و حوصله را از مهمترین ارکان موفقیت تلقی کنید.
در مورد چیزی که نمیدانید، به کسی اطلاعات اشتباه ندهید و از گفتن نمیدانم، هراسی نداشته باشید.
تفکر و تعمق قبل از پاسخگویی راحتتر از پیدا کردن چارهای برای تغییر آنچه عنوان شده میباشد.
موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه کنید و همیشه متبسم باشید.
همواره به خاطر داشته باشید به کار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمیکاهد.
توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد.
طوری رفتار کنید که دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب کنند و آینده کاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم کنند.
با عبارات کنایهآمیز و نیشدار به دیگران درس عبرت ندهید.
با آرامش و خونسردی به حرفهای دیگران گوش کنید و برای صرفهجویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نکنید.
نکات جالب و پندآموز کتابهایی را که میخوانید، در دفتری یادداشت کنید و در موارد مناسب آنها را به کار ببرید.
برای حرف زدن زیباترین و خوشآهنگ ترین الفاظ را انتخاب کنید.
اوج مظلوميت حضرت علي (عليه السلام)
خود اميرالمومنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه3 صراحت دارد:
صبرت و في العين غذي و في الحلق شجي أري تراثي نهبا
من (در طول خلافت خلفاء) صبر پيشه کردم در حاليکه خار در چشمم و استخوان در گلويم مانده بود.
و در نهج البلاغه، خطبه 217 می فرماید:
اللهم إني أستعديك على قريش، فإنهم قد قطعوا رحمي و أكفأوا إنائي و أجمعوا على منازعتي حقا كنت أولى به من غيري و قالوا: ألا إن في الحق أن تأخذه و في الحق أن تمنعه، فاصبر مغموما أو مت متأسفا
خدايا! مرا در برابر توطئۀ قريش ياري فرما، رَحِم مرا قطع کردند. اينها اجماع کردند که با من بجنگند… ، گفتند: بعضي از حقوق است که بايد انسان بگيرد و بعضي از حقوق است که بايد صرف نظر کند. سپس به من گفتند: يا بصورت غمناک صبر کن يا از غصه بمير.
اميرالمومنين (عليه السلام) در کنار جنازه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) عرضه مي دارد که:
قل يا رسول الله عن صفيتک صبري و رق عنها تجلدي و اما حزني فسرمد و اما ليلي فمسهد
در فراق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)، صبر و بردباري من کم شده است و توان خويشتنداري از دست رفته است. حزن من جاودانه است و شب هاي من با شب زنده داري به سر مي شود.
نهج البلاغه، خطبه202
اين اوج مظلوميت امير المومنين (عليه السلام) است که ميفرمايد:
من حاضرم 20 نفر از ياران خودم را بدهم و يکي از ياران معاويه را بگيرم.
امير المومنين (عليه السلام) در روزهاي آخر ميفرمايد:
در سراسر جهان، معمولا شهروندان از ظلم حاکمان ميترسند و وحشت دارند، ولي من از ظلم شهروندان و مردم ميترسم و وحشت دارم.
اين نهايت مظلوميت حضرت علي (عليه السلام) و ضعف کساني است که در اطراف امير المومنين (عليه السلام) جمع شدهاند.
اوج مظلوميت حضرت علي (عليه السلام) در اين است که مردم حضرت علي (عليه السلام) را نشناختند و ناشناخته ماند؛ نه دوستانش او را شناختند و نه دشمنانش. و پس از گذشتن 1400 سال، واقعيت هايي که در ابعاد وجودي آقا اميرالمومنين (عليه السلام) بوده است، براي ما ناشناخته مانده است.


دوش برگوشم رسيد اين مژده ازجان آفرينم
کايد از ره آن نگار دلنواز و نازنينم
گفتم اي مه از کدامين آسمان باشي؟ بگفتا
شمس ايوان ولايت، عُروَة الوثقاي دينم
من همان ماه تمامم، جلوه ي ماه صيامم
شاهد صلح و قيامم، وجه رب العالمينم
ولادت باسعادت کريم اهل بيت، امام حسن مجتبي(علیه السلام) مبارک